معنی پایتخت هندوراس

حل جدول

لغت نامه دهخدا

هندوراس

هندوراس. [هَُ] (اِخ) کشوری جمهوری در امریکای مرکزی است که پنجاه ونه هزار و یکصد و شصت کیلومتر مربع وسعت دارد و مطابق آمار 1940 م. جمعیت آن یک میلیون و یکصد و پنج هزار و پانصد و چهار تن بوده و در 1945 به یک میلیون و دویست و یک هزار و سیصد و ده تن رسیده است. این کشور از شمال محدود است به خلیج هندوراس و دریای کاراییب، از مشرق به دریای کاراییب، از جنوب به نیکاراگوئه و از جنوب غربی به السالوادور و از مغرب به گواتمالا. این سرزمین از نخستین زمینهای قاره ٔ امریکا است که بوسیله ٔ کریستف کلمب به سال 1502 کشف گردید. (از وبستر).


پایتخت

پایتخت. [ت َ] (اِ مرکب) پاتخت. شهری که پادشاه در آن سکونت دارد و بعربی دارالسلطنه گویند. (غیاث اللغات). قُطب. حاکم نشین. کرسی. کرسی مملکتی.دارالملک. پادشائی. حضرت. واسطه. قاعده (تبریز قاعده آذربیجان است). قاعده ٔ ملک. عاصمه. قصبه. مستقر. مقر. مستقر ملک. نشست. نشست گاه. تختگاه. ام البلاد. سریر. سریرگاه. دارالاماره. دارالمملکه. دار مملکت: ثم عبدالعزیزبن موسی بن نصیر و سریره اشبیله. ثم ایوب بن حبیب اللحمی و سریره قرطبه. (نفخ الطیب ج 1 ص 140).

واژه پیشنهادی

پایتخت های کشور هندوراس

1- تگوسیگالپا (Tegucigalpa) 2- کومایاگوآ (Comayagüela)


زبان مردم هندوراس

اسپانیایی

فرهنگ معین

پایتخت

(تَ) (اِمر.) شهری که محل مقر حکومت باشد.

فرهنگ عمید

پایتخت

شهری که مرکز سیاسی یک کشور، محل اقامت پادشاه یا رئیس‌جمهوری و هیئت دولت باشد،

فارسی به عربی

پایتخت

راسمال

معادل ابجد

پایتخت هندوراس

1739

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری